سخنرانی علمی دکتر حاتم حسینی دانشیار جمعیتشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا همدان روز گذشته با موضوع "تعیین کننده های بلافصل باروری و معرفی روش تجزیه بونگارت" با حضور دانش جویان رشته جمعیت شناسی دانشگاه یزد در سالن منتظر قائم برگزار شد.
دکتر حسینی که در پژوهشهای جمعیت شناختی خود از روش بونگارت استفاده کرده است، در این نشست گفت: رشد جمعیت در سطح ملی و بین المللی به فرایندهای باروری انسان وابسته است. باروری مهمترین تعیین کننده تغییرات جمعیت است و امروزه یکی از چالش های جامعه ما این است که استانداردهای باروری زیر سطح جایگزینی است.
دکتر حسینی با بیان اینکه باروري در جمعيّتهاي انساني دو جنبهي زيستي و اجتماعي دارد گفت: جزء زيستي همان توانايي توليدمثل است كه جمعيّتشناسان آن را توانايي بارآوري يا استعداد زايش ميگويند. عملكرد واقعي توليدمثل، تحت تأثير عوامل اقتصادي ـ اجتماعي، سياسي، فرهنگي و محيطي است. تأثير اين عوامل بر باروري در بين جمعيّتها و زيرگروههاي مختلف جمعيّتي متفاوت است و با ميانجيگري عواملي صورت ميگيرد كه بهطور مستقيم بر باروري تأثير ميگذارند.
وی تصریح کرد: تحليل و تبيين تغييرات باروري در يك جمعيّت معيّن در يك مقطع زماني يا در طول زمان و نيز در بين زيرگروههاي جمعيّتي، مستلزم بررسي و شناسايي عواملي است كه بهطور مستقيم و غيرمستقيم بر باروري تأثير ميگذارند. اندازهگيري تعيينكنندههاي غيرمستقيم باروري (عوامل زمينهاي) آسانتر مينمايد. در مطالعات و تحقيقات باروري هم تلاش شده است تا با برقراري رابطهاي مستقيم بين تعيينكنندههاي غيرمستقيم و باروري به تبيين تغييرات باروري در ميان جمعيّتها و بين زيرگروههاي جمعيّتي پرداخته شود.
وی با بیان اینکه به دلایل زیست شناختی امکان از قوه به فعل درآمدن تمام قابلیت های باروری وجود ندارد گفت: حاملگیهای مکرر ممکن است باعث مرگ مادر شود همچنین تغذیه و مراقبت های بهداشتی و عوامل گوناگون دیگر در قابلیت زایش مادران تاثیر می گذراند و آن را محدود میکنند.
وی تاکید کرد بعد اجتماعی باروری به اندازه ابعاد زیستی تولیدمثل اهمیت دارد و بعد اجتماعی براساس عوامل گوناگون در دست تغییر است عواملی مانند موقعیت زنان و انگیزه آنان برای فرزندآوری و آداب و سنن قومی در بین زنان ومشخصه های فرهنگی رایج.
دانشیار دانشگاه همدان گفت در سال 1956 برای ارتباط برقرار کردن بین ابعاد زیستی و اجتماعی باروری، مدل متغیرهای بینابین توسط دو تن از جمعیتشناسان به نام دیویس و بلیک توسعه یافت که هدف آن ارائه چهارچوب تحلیلی برای مطالعه تطبیقی باروری در جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته بود. در این مدل تلاش شد عملکرد و تاثیرگذاری ساختار اجتماعی بر باروری با ارائه این الگو عملیاتی شود. این مدل می گوید تولید مثل در چرخهای شامل آمیزش جنسی، آبستنی و وضع حمل صورت می گیرد. یکی از مشکلاتی که در این مدل وجود داشت کمی کردن و تحلیل رابطه بین متغیرهای بینابین و باروری بود. به طوریکه به دلیل فقدان داده های لازم درباره متغیرهای بینابین محققان بسختی می توانستند آنها را در تحلیل های باروری عملیاتی کنند. در نتیجه به این فکر افتادند که مدلی را ارائه دهند که بتواند متغیرهای بینابین را بسنجند و تفاوت های باروری را تبیین کند. به همین منظور، مدل بونگارت در سال 1978 طراحی شد.
وی در خصوص این مدل گفت: مدل بونگارت به ارائه چهارچوب تعیین کننده های بلافصل باروری و ارائه روشی برای ارزیابی تاثیر هریک از تعیین کننده های بلافصل بر رفتار باروری میپردازد.
دکتر حسینی در ادامه افزود: مدل بونگارت مبتني بر اين ديدگاه است كه تأثير هريك از تعيينكنندههاي بلافصل، تقليل باروري در يك جمعيّت معين از يك سطح فرضي حداکثری است كه ممكن است به آن دست بيابد. اين سطح فرضي را بونگارت و پاتر (1983) ميزان قابليّت بارآوري كل ميگويند. میزان قابلیت بارآوری کل متوسّط شمار فرزنداني است كه در يك جمعيّت معيّن هر زن در صورت عموميّت ازدواج در دامنهي سِنّي فرزندآوري و در فقدان شيردهي، خودداري از آميزش جنسي پس از زايمان، عدم استفاده از روشهاي پيشگيري از حاملگي و سقطجنين عمدي خواهد داشت. در بررسي و تبيين باروري مشاهده شده در يك جمعيّت بايد مشخّص کرد كه در عمل تعيينكنندههاي بلافصل تا چه اندازه سبب شده است كه باروري آن جامعه (باروري مشاهدهشده) از ميزان قابليّت بارآوري كل انحراف پيدا كند.
وی با بیان اینکه بونگارت داده های مربوط به 41 کشور را مورد بررسی قرار داد و به دنبال متغیرهایی بود که بتوان آنها را سنجید. بونگارت تعیین کننده های بلا فصل را به هفت متغیر الگوی ازدواج ، کاربرد روش های پیشگیری از حاملگی، سقط جنین عمدی، نازایی، سقط جنین غیرعمدی، فراوانی مقاربت جنسی و مرگ و میر تعیین کرد. بونگارت براساس تحلیل دادههای مربوط به 41 کشور فوق به این نتیجه رسید که در بین این هفت متغیر، 4 متغیر بیشترین تاثیر را در تبیین تغییرات باروی در زیرگروه های جمعیتی دارند. بونگارت روشی را پيشنهاد كرد كه در آن تأثيرات بازدارندهي تعيينكنندههاي بلافصل چهارگانه از طريق چهار شاخص عملياتي ميشود. او اين چهار شاخص را به صورت Cm (شاخص نسبت ازدواجكردهها)، Cc (شاخص پيشگيري از حاملگي)، Ca (شاخص سقط جنين عمدي) و Ci (شاخص نازايي پس از وضعحمل) نمادپردازي كرده است. اندازهي اين شاخصها در دامنهاي بين 0 و 1 نوسان دارد. اگر مقدار شاخص به 1 نزديك باشد به مفهوم آن است كه تأثير بازدارندهي تعيينكنندهي بلافصل موردنظر بر باروري جزئي و كماهميّت و مقدار صفر نشاندهندهي اين است که به تنهايي همهي باروري را مانع ميشود. بنابراين، هرچه مقدار شاخص به صفر نزديكتر باشد تعيينكنندهي بلافصل موردنظر تأثير بيشتري در كاهش ميزان باروري کل از حدّاكثر زيستي آن دارد.
دکتر حسینی در ادامه افزود: دو فرض اصلي در اين مدل وجود دارد. بر اساس فرض اوّل، حدّاکثر ميزان بارآوري کل حدود 3/15 است. بر اين اساس، هر زن چنانچه در دامنهي سِنّي توليدمثل از هيچنوع وسيلهي پيشگيري از بارداري استفاده نکند، در حالت تئوريک قادر خواهد بود بهطور متوسّط 15 کودک به دنيا بياورد. بيترديد شرايط محيطي و اجتماعي امکان تجربهي چنين باروري بالايي را براي بسياري از زنان فراهم نخواهد کرد. فرض دوّم اين است که از ميان همهي عوامل بلافصل تنها اثر چهار تعيينکنندهي بلافصل ازدواج، تنظيم خانواده، نازايي موقّت پس از زايمان و سقطجنين عمدي بر باروري مهم و تعيينکننده درنظر گرفته شده و اثر ديگر تعيينکنندههاي بلافصل قابلاغماض است.
خبرنگار: الهام میرفخرائی
تصاویر: فاطمه تیو
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 06,فوریه,2025